نتایج جستجو برای عبارت :

آخ قربون برم خدا رو خدای عاشقا رو

لای لای لای لای عروسمای عروس ملوسمبخواب بخواب نازی جونچشم سیاتُ قربون.وقت خوابت رسیدهخورشید خانم خوابیدهبخواب بخواب نازی جونچشم سیاتُ قربون.ساکت بچه‌ها جونمنازی رو می‌خوابونمبخواب بخواب نازی جونچشم سیاتُ قربون.نازی جونم خوابیدهمهتاب به روش تابیدهبخواب بخواب نازی جونچشم سیاتُ قربون 
 
لای لای لای لای عروسم
روزی چند بار قربونت بشمو میشنوم از آدمای مختلف، از دوست، رفیق، هم اتاقی و بلاه بلاه، ولی دلم واسه هیچکس ضعف نمیره که تو. تو که میگی قربونت بشم اینطوری میشم که هوم، خب! :)) یه بار هم بهت گفتم، گفتم کلا تو فاز خدانکنه و این‌ها نیستم در ری اکشن این جمله اما خب واسه تو اینطوری میشم که خب. :دی
میگی قربونت بشم و دل من غش میره. اما خب دو جا بیشتر غش رفت
 کجا؟ اونشبی که نوشتی «قربون جنگیدنت بشم». و بذار اعتراف کنم که هزار بار خوندمش. و هی زمزمه کردم قربون ج
حالمون بد شد از بدحالی :/
هی  میخونه: میرن آدما 
کجا میرن  ؟ جایی رو ندارن که برن ؟
+میان خوبه  :)
بقول شاعر که میگه :
اومـدی صــداتو قربون 
اون همه وفــا تو قربون :))
امروز کلی وب نوشت خوندم که همه رفته بودن ،الهی که هیچ وقت هیچکس نره ، بمونین کنارهم .
نظرسنجی: 
اکثر رابطه هایی که از بین رفته بخاطر اینکه .............
" عاشقا " روبه مَرحله ى 'حساب کتاب ' نرسونید!که بشینه به تموم لَحظه هایى که عاشقى کردهولى عشق نگرفته،فکر کنه و به خودش بگه : "چرا باید از خودم انقدر مایه بذارم؟تا کى دلمو مثل فرش قرمز پهن کنم زیر پاش و آسون از روش رد بشه...! "به این مَرحله که برسه،میوفته به جون روزایى که دیوونگى کرده و ترازو میشه و وزن میکنه و مقایسه !واى که اگه کفه ى دوست داشتنش سنگین تر از بى تفاوتى شما باشه ویه نشونه پیدا نکنه که دلش خوش بشهو دوباره روز از نو،روزى از نو راهِ جاده ى
تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی
تو بارون نموندی که دلگیری این هوا رو بفمی
تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم
دل تنگ نبوده میخندی تا از حس دلتنگی میگم
تو تنها نموندی که حال دل بیقرارو بفهمی
عزیزت نرفته که تشویش سوت قطار بفمی
تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من
تو هیچوقت نرفتی لب جاده تا انتظار و بفهمی
پریشون نبودی که نگذشتن لحظه ها رو بفهمی
تو اونی که رفته چی میدونی از غصه جای خالی
من اونم ک
مسلمونون مه ره انا ندومه چیه
قبولی مه دل آنا ندومه چیه
قبولی مه دل آنا مردم کیجا
کیجا مه ره خانه آنا شما ره چیه
شی دل درد قربون
شی دل تنگ قربون
 
مست بلبل بیمه آنا لال بیما لال
مه ره گول بزوئئ  آنا بکشی شه دنبال
سر پول چوبی آنا من دارمه قرار
نا راهی پیش دارمه آنا راهی فرار
 
دانلود رمان روزای بارونی
از این پس شما دوستان می توانید رمان های جدیدتری را از وبلاگ رمان فا تهیه کنید

خلاصه داستان کتاب رمان روزای بارونی:رمانی مختلط از شخصیت های رمان های قرار نبود، جدال پر تمنا، توسکا روزای بارونی  بازی سرنوشته امتحان پس دادن بنده هاست … خدا عاشقا رو دوست داره و گاهی تصمیم می گیره ب بینه چند مرده حالجن … وقتی قراره عاشقا ترفیع بگیرن باید از یه امتحان سخت عبور کنن  یا اونقدر عاشقن که از این امتحان سر بلند می یان بیرون و م
١-
اح اح اینو!!!
خوب یا درست و حسابی بذار یا درست و حسابی بردار!!
این کلاس گذاشتنا دیگه چیه عمو؟!
اصلا میزنم شبکه دیگه که نبینم اون ادا اطوارت رو!!
٢-
مطالعه برام سخت شده بود
چشم پزشک رفتم برام عینک ته استکانی نوشت! خخخ
توصیه کرد چون نزدیک بینیت فقط مشکل داره عینکی رو انتخاب کن که رو قسمت جلوی بینیت قرار بگیره
نزدیکو با اون ببینی، دور رو از بالای عینک
٣-
وای خدای من!!
یهو یاد اون بنده خدا افتادم!!
بنده خدا! هر کجا هستی منو ببخش!
قربون اون نگاههای بالا
زمستون شده بود. هوا سرد بود. مش‌قربون تلفنشو برداشت و با پسرش تماس گرفت: سلام
پسرم! خوبی بابا، عروس گلم چه طوره؟پسر با احترام گفت: به مرحمت و دعای شما،
خوبیم بابا جون! مش قربون گفت مراقب قلبهاتون باشین. لحاف عشق رو خودتون بکشین
که قلبهاتون سرما نخورن. پسر با اشتیاق به سخنان پدر گوش می‌داد و همسر اون هم
سرشو به گوشی چسبونده بود تا از شیرینی کلام مش‌قربون یه چیزی گیرش بیاد. مش
قربون کمی از وضع زندگی اونا پرسید و بعد گفت: بابا! این که بارون میاد
یه چهره خودم توی آینه نگاه میکنم ,,لبمو جمع میکنم ,میخندم ...مدل موهامو تغییر میدم... ابروهامو با سایه پر میکنم ,دماغمو سر بالا میکنم ...و فکر میکنم دلم میخواد تغییراتی به صورتم بدم,ابروهامو فیبروز کنم ,لبمو یکم ژل بزنم ,ناخن بکارم... بهش فکر میکنم که برم و بعد این کرونا انجام بدم اما میدونم هیراد خوشش نمیاد... . 
فکر میکنم که برم بگم و راضیش کنم ولی میدونم قبول نمیکنه ,,,پس بیخیال میشم و میرم زیر پتووو تا خودمو گرم کنم و به چیزای خوب فکر کنم به روز عرو
خانه
تک آهنگ
دانلود آهنگ مهراد جم به نام دلمو بردی
دانلود آهنگ مهراد جم به نام دلمو بردی
دانلود آهنگ جدید دلمو بردی از مهراد جم
 
ترانه و آهنگ جدید بسیار زیبا و شنیدنی دلمو بردی از مهراد جم
 
 download new song from Mehraad Jam called Delamo Bordi
 
 
 
 
متن آهنگ دلمو بردی از مهراد جم
 
آخه نباشی دلم میگیرهدلم بد به دل تو گیره
 
بدجوری کردی تو اسیرشافتاده تو دام تو نمیره
 
گیر داده قلبم به دلت تو با ما چیکار داریهوایی میکنی منو مگه مهره مار داری
 
کوتاه نمیای و با
وقتی مردم یه درخت رو خاکم
بکارید تا عاشقا برن تو سایش
یکم تو دارم یه شب روکارم
یه شب تو خودم با که چقد رو دارم
فکرای تشنه تو کویر قلبم
و من تنها تو این مسیر خلوت
چقدر هزینه کردم واسه خبری که نبود
واسه هدفی که هنو شده اسیر عقلم
از من میشنوی کشک همش دادا
تش خنده ها اشک همش دادا
پشم همش بابا اون سوی محبت
خشم همش دادا رشک همش بابا
خدار و دیدم تو خواب ازش
پرسیدم چرا ؟ گفت داد نزن
گفتم کجا بودی بی گناهو دار زدن
گفت تو چشم اونایی که زار زدن
سپهر خلسه، قصه
شاید خنده تون بگیره
ولی هر وقت من به جدی اینجا توی این وبلاگ یا هرجای دیگه توجهی نشون میدم
جدی خودش رو میزنه به اون راه
ولی قشنگ معلوم میشه که خرکیفه :)
یعنی یه جورایی با دست پس میزنه با پا پیش میکشه 
قربون اون وجود بداخلاق مغرور مزخرفت برم من :)
درگیر چشماته چشام
♪ ♥‿♥ ♪
منم از دنیا همینو میخام
♪ ♥‿♥ ♪
عشقمون داره میرسه به سال
♪ ♥‿♥ ♪
شدیم برا همه عاشقا مثال
♪ ♥‿♥ ♪
نگاه از هم بر نمیداریم
♪ ♥‿♥ ♪
همو داریم یه سرمایه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
واسه حرف از برنامه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
گرمیم حتی تو زمستونو پاییز
♪ ♥‿♥ ♪
نیمه ی منه این همه بدونن
♪ ♥‿♥ ♪
هر چی میخونم واسه این میخونم
♪ ♥‿♥ ♪
نه نیاد کسی طرفش نبینم
♪ ♥‿♥ ♪
همه میدونن سر این درو دیوونم
♪ ♥‿♥ ♪
نیمه ی منه این همه بدونن
عمرمو غارت می کنه
این اضطراب لعنتی
عین خیالت نباشه
فقط به فکر خودتی
تُوغربت تنهاییام
خدا رو فریاد می زنم
حالا که درگیر دلِ
بسته یِ بی حوصله تی
واسه چی عاشقت شدم؟!
یا چرا عاشقم شدی؟!
محالِ درکِ حالِ تو
عجیبه خیلی راحتی!!
می وزه توی صورتم نسیم مهربونت
مثل یه قاصدک شدم رها توُ آسمونت
مسافرِ شب زده ام قربون دسِ فانوس
بازوی روشنِ تو رو، نداش غریبه یا دوس
عمرمو غارت می کنه
این اضطراب لعنتی عین خیالت نباشه
فقط به فکر ِ خودتی
محمد رحیمی
دانلود آهنگ جدید مهراد جم دلمو بردی
آهنگ آخه دلم میگیره از مهراد جم با متن ترانه و کیفیت عالی
download: Mehraad Jam / Delamo Bordi
 
متن آهنگ دلمو بردی از مهراد جم:
آخه نباشی دلم میگیره…
دلم بد به دل تو گیره…
بدجوری کردی تو اسیرش…
افتاده تو دام تو نمیره…
گیر داده قلبم به دلت تو چیکار داری؟
روانی میکنی منو مگه مهره مار داری؟
کوتاه نمیایی و با چشات منو روانی میکنی زیاد!!
از اون شبی که خوابتو دیدم خواب به چشام نمیاد….
تو دلمو بردی از قصد…
به دلت گیر داده قلبم….
به همون اندازه که با شنیدنه بوی قورمه سبزی(!!) ریلکس و شُل و ول می شم!. از شنیدن صدای آمبولانس وحشت دارم و موهای تنم سیخ می شه.
این دو حالت رو توی یه لحظه و همین چند دقیقۀ پیش که پشت مانیتور، روی صندلی لم داده بودم و بشقابه برنج و خورش قورمه رو دید می زدم و توی چشمام قلب می ترکوندم و منتظر بالا اومدن اینترنت بودم. آمبولانسی هوآر کشان رررررفت سمت کلانتری :/ . چرا زد حال خدا؟! هر چند لحظه ای بود. ولی حس و حالمون پرید. داشتم عشق می کردم از حالم آ :| .
+ ولی ب
۱. Bonding time + خوش تیپ کردیم [قربون قد و هیکل دلبرت بشم خوشگل من:*] + [+بیا پایین عزیزم -:*] + گشت و گذار و دور دور زیر شر شر بارون صدا رو تا ته دادیم بالا فق اهنگایی ام گوش دادیم که من انتخاب کردم:-" + جوج و کوبیده و جیگر و بال اسپایسی خوردیم با دوتا نارنج کله گنده 
۲. حس موش آب کشیده تو هوای صبح .. دونه های ریز ریز رو صورتم هوای خوب تو ریه هام .. حس خوشگلی .. زلف کمندم .. حس سبکی .. شهر خلوت و ساکت 
۳. یه عالمه خواب گرم
یه اکانت جعلی اینستا ساختم با عکس یه خانوم خیلی دلبر 
و پسر عمومو فالو کردم خواستم بدونم هنوزم تو فاز دختربازی هست یا نه
خداروشکر رو سفید از آب در اومد...کامنت هارو خوندم..برادر عروسمون زیر عکساش کلی قربون صدقه ش رفته بود و همچنین برادرزاده جوانم...
 
 
 
بنیامین رو هم درخواست فرستادم خداروشکر اونم روسفید شده فعلا
وقت آن شد آنچه می‌دانی کنیاندکی گاهی پریشانی کنی
اندکی از خویشتن بیرون پریماورای هر چه می‌خوانی کنی
از حجاب عقل‌ها سر برکشیپا دهد رقصی به عریانی کنی
شعله‌ای گرم از درون سینه‌اتوقف این دنیای یخدانی کنی 
وقت آن شد ساز شیدایی زنیشکرگویان رقص سبحانی کنی
منقضی شد کودکی و بی‌رهیتو رهی رفتی که رهرانی کنی
تا بگیرد پر دو دستان دعاهمچو بازان رزم روحانی کنی
عاشقا ناسازها در سوزترآب هم بر هر چه سوزانی کنی
از سفر بازآمده بسیار نیستحلمیا وقت است چو
 
رفاقتی دوستت دارم...مرامیاز آن قدیمی ها!مثل دااش مشتی ها پایت ایستاده ام!رفاقتی دوستت دارم...از آن مدل ها که با کجایی تصدق نگاهت صدایت میکنند!آن تیپ ها که دستم را زیر چانه ات بگیرم و بگویمچطوری ورپریده!رفاقتی دوستت دارم...از آن ها که وقتی چای برایم ریختی بگویم ای فدای دست و پنجه ات!آن ها که هر صبح بگویم آهای عیالبیا ببافم آن موهای لامصبت را و شب ها بازشان کنم با ذوق!رفاقتی دوستت دارم...از آن ها که هلاک رفیقشانند!همان ها که سر میدهند برای رفیقشان.
قربون صدقه های جدید ومتفاوت 
من همون قربونت وفدات و مرسی عزیزم مرسی عشقم رو بلدم تازه استفاده کردنی ی جوری میشم انگار خودمو لوس کرده باشم:/ 
ولی خیلی دوس دارم یادبگیرم میخونم گاهی کامنتارو ب این جهت ولی با خودم میگم ویییششش تو اینارو بگی خیلی لوس طوره که :))) اداس همش که ! ولی خوش زبونیه و من عاشق ادمای خوش زبونم!!!
چند وقت پیش یوی از دوستام یک لباس پوشیده بود که استین های پفی با گلدوزی های چین چینی داشت کلی براش ذوق کردم و گفتم وای لباست خیلی قشنگه  من عاشق لباس های چین چین و پف پفم! که پوزخندی زد گفت تو هم چنان تو ۵ سالگیت موندیا من ۵ سالم بود لباس چین چینی دوست داشتم...
نمیخوام غر بزنم که چرا و فلان...امشب بازم تکرار شد داشتم قربون صدقه مامانم میرفتم طبق معمول :/ همیشه به تعداد تارهای موهام قربون صدقه مامانم میرم و میبوسمش و مامانم معتقده من عقل ندارم و گفت
پارسال همچین موقعی بهم گفتی ولنتاین فقط واسه عاشقا نیست گاهی واسه دوستاییه که ارزششون بیشتر از عشقه، امسال ولنتاین خبری نبود، هیچی، اومدم اون سمت، سمت خونه قدیمی، گشتم گشتم همه جارو، چرا؟ نمیدونم! و برای اولین بار اومدم تو کوچه تون و دم در خونه تون پرده خونه تون باز بود و یه حس قوی ای بهم میگفت خونه ای... نمیدونم چرا اینکارو کردم اما هیجانشو دوست داشتم، دلم برات تنگ شده بود اما کل راهی که پیاده میرفتم با خودم حرفامو تکرار میکردم که اگه دیدمت
غریبی و اسیری چاره داره
غم یار و غم یار و غم یار*
 
آخ امان از یار وقتی به جای اینکه حوله پوشیده و از حمام دراومده قربون صدقه ش بری؛ میری سردخونه و کشو رو میکشن بیرون میگن بفرمایید؛ این هم یارِ شما. 
سعدی راست میگه که بی عمر زنده ام من؛ آخه واقعا روز فراق را که نهد در شمار عمر!
 چه فراقی هم! فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت...مثل قورت دادن خون و اسید...فراق یار تک تک ثانیه هاش مزه زهر میده و من ماههاست زهر میخورم و زنده ام هنوز. 
جگرگوشه تازه بیدار شده، ازش می‌پرسم می‌خواهی بریم اتاقت با هم بازی کنیم؟ میگه نه الان ساعت ددر است (در مقابل ساعت بازی مامان و لیلی)! میگم: بریم پشت خونه توپ بازی؟ شن بازی هم میشه کرد، هاپو‌ها هم میان بدو بدو. میگه: شن بازی؟ آره، بریم دریا! 
حالا بیا و درستش کن :دی 
 
دیروز شنبه ۱۷ فروردین بود . مثل اون قدیما که بعد از عید تشنه دیدارت بودم بهت زنگ زدم ... گفتی دندون عقلت رو کشیدی با بیهوشی کامل ... هی ناز کردی، هی نازت رو کشیدم ... هی سر به سرت گذاشتم ... خیلی خندیدیم... اونقدر که گونه هام درد گرفت... گفتی استرس نداشتی... بالاخره دکتر دندون پزشک کار خودشو بلده ... نگرانی نداره که ... مثل اینه که قورمه سبزی نگران باشه من خوب می پزمش یا نه... کلی خندیدم به حرفهات... گفتی لپت ورم کرده و قلمبه شده ... قربون صدقه ی لپ قلمبه ات هم ر
آخـــــــــــ
قربون خدایی بشم که بخشنده اس
امام صادق علیه السلام فرموند: هر کس گناهى کند هفت ساعت از روز درباره آنها به او مهلت دهند پس اگر سه بار گفت:«استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القیوم» آن گناه بر او نوشته نشود«

خدایا از من بگیر،آنچه را که میخواهد تو را از من بگیرد
فروردین ....وانت
اردیبهشت...سانتافه
خرداد........خر مش قربون
تیر ..........مرسدس بنز
مرداد.........لندکروزر شاسی
شهریور.......پورشه
مهر............مازراتی
آبان............پراید
آذر............ ﺎﻭ ﻏﻼﻡ ﻋﺒﺎﺱ
دی............. شورلت امریکایی
بهمن........... فضاپیما
اسفند.........نیسان آبی
بهشت .....بهشت خونه ی شماست بابا ...وقتی در رو باز میکنم و میبینم روی مبل نشستی ....بهشت،دستای شماست بابا وقتی بغلم میکنی ...بهشت،آغوش امنته .....بهشت قربون صدقه هاته ‌...بهشت اشکاته وقتی از سامرا میگی ....بهشت شمایی بابا ...بقیش جهنمه ......+بابا یک ماه برای بازسازی حرم سامرا رفته بود ....
قلبم رو میشکونه، به تعدد... بغض تو گلوم میشکنه و چشمام نم میشن. اما زشته، دختر باید بخنده، زشته جلو مردم... بغض رو رسوب میدم تو گلوم و نم چشمام رو پاک میکنم و زورکی... 
دلم میخواد پیرهن چارخونه آجری آستین کوتاه بابا رو بگیرم تو دست و تو بغل این مرد زار بزنم. چه فایده؟ دل پرعاطفه اش رو آتیش میزنم فقط. 
همیشه میگه : 
پند گفتن با جهول خوابناک / تخم افکندن بود در شوره خاک 
چاک حمق و جهل نپذیرد رفو / تخم حکمت کم دهش ای پندگو!
قربون درک و فهمت مرد... 
وقتی صبح ناشتا یه کپسول شیشه ای بندازی بالا و اینقدر انرژی جمع شه تو سلولات که حتا نتونی یه جا بند شی اینطور میشه دیگه.کل امروزو زبان خوندم اونم به همراه موزیک زیبای اندی که میفرماد: بلا شیطون خودم، دشمن جون خودم.قربون خوشگلیات ، دل داغون خودم :)) سرمو بلند کردم دیدم تا درس 90 رفتم یه کله و بعد که آریان ازم پرسید درس چندم تا برگرده و جوابمو ببینه تا 93 خوندم  مدتها بود اینقدر بازدهی نداشتم 
 
هر سال این موقع ها مامان منو از ساعت ۷ صبح بیدار میکرد و ای فاطی قربون قدت قربون قدت ازم تا شب کار میکشید...چرا؟
جون ما باید برای امروز بعد از ظهر جشن "درباز"میگرفتیم...
جشن درباز چیه؟
ینی جشنی که درش بازه به روی هرکسی که بیاد...
ریسه میکشیدیم تو حیاط و شربت و شیرینی میذاشتیم تو کوچه واسه آقایون...
و مداح و پرچم ...
بعد از ظهرشم ...زنونه...تو خونه...
امسال هیچی..‌.
شله زرد مامان که دیگ دیگ میپیخت کم میومد امسال شد یه قابلمه ۶ نفره...برای خودمون...
دیروز حاج
هیچ دانی چیست میراث شهان؟کار دل، راه میان، پیکار جان
کیست عاشق؟ جنگجوی عشق‌ورزتحفه‌ی دل وقف باید در جهان
تیز کن شمشیر و دیو عقل کشپاک کن از خویش عقل و کار دان
ذات حق در جان بسی پیچیده شدباز کن از سر حجاب و تیز ران
شعله شو ای سالک راه خداپیچ و تابان می‌رو در راه خوشان
عاشقا آغوش بگشا، باک چیستبال بگشا، کودک خاکی نمان
بی‌رهی در جستجوی راه باشدر رهی رقّاص شو تا بیکران
ساده شو، پیچیدگان را راه نیستساده تابد آفتابِ شادمان
کشتی از لنگرگه شب باز ش
بهار رو از وقتی حتی وبلاگ نداشتم میشناسم 
عاشق نوشته هاش بودم 
میگم عاشق ینی وقتی یه پست بلند ازش میدیدم ذوق میکردم و هرچقدر که میخوندم دوست نداشتم تموم بشه نوشته هاش 
هیچوقت یادم نمیره بعد از مدتها تو اون شرایط سختم از ته دل خندیدم با اون پستی که دسشویی مدرسشو توصیف کرده بود اصن یه جوری که اشک از چشمام بی امان میریخت و نفسم بالا نمیومد
دقیقا روزهایی که برای هر سال مدرسه رفتنش جینگیلی بینگیلی میخرید و عکساشو میذاشت یادمه از روزای مدرسه نوش
توی قصابی بودم که یه خانم پیر اومد تو مغازه و یه گوشه ایستاد. یه آقای جوان خوش تیپی هم اومد تو گفت: 
«آقا ابراهیم، قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم.»آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه‌هاش. همین جور که داشت کارشو انجام می داد رو به پیرزن کرد گفت: «شما چی میخواین مادر جان؟»پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: 


ادامه مطلب
صحبت کردیم در مورد :
+ عشق و عشق و عشق با طعم حیلت رها کن عاشقا و مناظره عاشقانه فرهاد و خسرو
+ گیـــــتهاب و جریانات آن و چرا بعنوان یک فعال در حوزه آی تی باید دهانمان آره؟
+ عدسی پختیم باهمدیگر
+ توضیحات جزیی برای قسمت های بعد .
دریافت پادکست با کیفیت عالی | دریافت پادکست با کیفیت ضعیف
برای دریافت موسیقی ها به ادامه متن بروید
ادامه مطلب
ادامه مطلب
من خیلی وقتا خودم دست خودمو گرفتم 
خودم اشکای خودمو پاک کردم 
خودم موهامو نوازش کردم 
خودم خودمو آروم کردم 
خودم تو آیینه قربون صدقه خودم رفتم 
خودم خودمو رها کردم 
خودم حال خودمو پرسیدم 
من خیلی وقتا خودم هوای خودمو داشتم 
بهترین دوست زندگیم فقط و فقط خودم بودم ....
بین این تحلیل های آب دوغ خیاری و جماعتی که تو تلویزیون دور هم میشینن و قربون صدقه فیلم و فیلمساز میرن، وجود یک برنامه نقد با حضور سه تا آدم فرهیخته، غنیمت به حساب میاد که حداقل اون مناسبات الزام آور صدا و سیما، رو عیارسنجیشون از فیلم های جشنواره، سایه نمی اندازه.
برنامه نقد نو رو از آپارات دنبال کنید. 
خیلی زیاد دلم برای بنی تنگ شده،  امشب رفتم خونه خواهر بزرگم 
نت اونا وصل شده بود ، یه عالمه پیام عشقولانه ای که به علت نبود نت بدستم نرسیده بود دریافت کردم.کلی ذوق مرگ شدم،  ج داد و بعد بنی آنلاین شد و زرت بعد از یه قربون صدقه عکس یه بوسه مثبت ۱۸ فرستاد و دوباره زرت یه فیلم فرستاد گفت بعدن حتما نگاش کن 
خب دوست داشتم خفش کنم ک وسط اون همه عشق و دلتنگی بصورت مثبت ۱۸ ظاهر شد،  نمی گم من قدیسه م ، اتفاقا فیلم میبینم دلمم مثبت ۱۸ می خواد ولی اون لحظه
عشقم عاشقم باش_داریوش
ریتم: 4/4                    گام:G
G..................C.......................G
تو غربتی که سرده تمام روز و شبهاش
G..........D7...........Am...............C....
غریبه از من و ما . عشق من عاشقم باش
G..........................C.......................G
عشق من عاشقم باش. که تن به شب نبازم
G.........D7........Am..........C....
با غربت من بساز .تا با خودم بسازم
G.........D7................Am............C...........
عشق من عاشقم باش. عشق من عاشقم باش
C...........G7...Bm...............G
تو خواب عاشقا رو تعبیر تازه کردی
G............D7........C..............Am
کهنه حدیث عشق و ت
صحبت کردیم در مورد :
+ عشق و عشق و عشق با طعم حیلت رها کن عاشقا و مناظره عاشقانه فرهاد و خسرو
+ گیـــــتهاب و جریانات آن و چرا بعنوان یک فعال در حوزه آی تی باید دهانمان آره؟
+ عدسی پختیم باهمدیگر
+ توضیحات جزیی برای قسمت های بعد .
دریافت پادکست با کیفیت عالی | دریافت پادکست با کیفیت ضعیف
برای دریافت موسیقی ها به ادامه متن بروید
ادامه مطلب
ادامه مطلب
سلام 
امروز سر جلسه کنکور ارشد 98 بودم که تصمیم گرفتم بیام یه وبلاگ درست کنم و کار های روزانه ی خودمو توش بنویسم 
این که چه اتفاقاتی افتاده ، چه تصمیم هایی گرفتم ، چه کار هایی کردم و...
برای همین چون این اولین پست منه نمیخوام زیاد بنویسم
و میخوام برم بخوابم که صبح یه سری تصمیم هایی باید درباره کانال های تلگرامی پارچه فروشیمون بگیرم 
چون الان شبه و ذهنم خسته هست میزارم صبح ساعت 7 یا 6 بیدار شم و تصمیم بگیرم
قربون شما محمدرضا
حالا درسته نصفه شبه و فردام امتحان دینی دارم کله سحر و نخابیدم
آما
غرغر که دارم.. 
پس
۱.نه شما بگو..  دونستن تمدن های جدید و مسولیت های ما و اینا چه صیغه ایه؟؟ نه اقا شما بگوووووووووو حوزه های علم و عدل و قسط و. . رو من فردا یادم بره خودم و بزنم نگید چرااااااهاااا.. بعد میگن چرا بین درسا فرق میزاری اخه قربون شکل ماهت بشم... یه درسه دینیه... لامصب به فارسی و جامعه شناسی نزدیکتر تا دینی.. 
از اتاق فرمان اشاره میکنن بخاب.. ولی من غرای بعدی و فردا مینویسم
سلام
تا شنید بغض کرد....
گفت بسلامتی.... کی میرین؟ گفتم ان شاء الله کارا جور بشه چهارشنبه.
گفت هوایی میرین دیگه! گفتم نه!
گفت چرا؟ با خنده گفتم پولمون کجا بود؟
گفت من میدم!!! (الهی قربون دلت برم...) گفتم تنها نیستم، دوستم هم هست، ما گفتیم برگشت رو هوایی بیایم، گفت تازه گوشی خریده و الان نداره!
گفت مال اونم میدم! چقده مگه؟! گفتم خبر ندارم... نمی خواد، سخت نیست با اتوبوسم خوبه!
باز نگران گفت اذیت نشی؟ راه دوره! گفتم نه دیگه، مثل اربعین، خدا کمک میکنه ان
روز مرد پیشاپیش مبارک
(کسی نبوده این متنو 2 مرتبه نخونده باشه)
♥️
سلامتی مرد زندگیم♥️
♥️
آقامونو میگم♥️
❣️
وقتی من صداش میکنم نمیگه هاااان یا بله، داد میزنه میگه بگو خانووومم جووونم عشقم....
❣️
وقتی باهاش قهر میکنم اون قهر نمیکنه، میاد لپمو میکشه و میگه حق با توئه گلم، آشتی نفسمم عمررمم...
❣️
وقتی میگم نسبت بهم بی محلی میکنی، نمیگه آره تو اینجوری فکر میکنی!!!!
❣️
وقتو بی وقت بهم مسیج میزنه، میگه ببین من به فکرتم عروسک قشنگم... من اگه تو را
کنکور که داشتم اینستاگراممو حذف کردم اما دو سه تا صفحه بود ک آدرساشونو حفظ بودم و با مرورگر میخوندمشون. 
یه پیجی بود که پرایویت بود من هر از چند گاهی مثل این عاشقا میرفتم و به عکس پروفایل و بیوش زل میزدم. صفحه مال ی خانومی بود .تو عکسش یه شال سبز پسته ای پوشیده بود و میخندید یه جوری ک حس میکردم چ موفقه. زیر اسمش نوشته بود کاردیولوژیست. به بیوش زل میزدم و خودمو تصور میکردم که جای اونم..آرزوم بود و هنوزم هست. نمیدونم قراره بعدا هم باشه یا اینکه کشی
میگم داداش به جان خودم این کرونا تموم بشه میرم پی فسق و فجور!رها میکنم خودمو...میرم یه دانشگاه دیگه...یه جای دیگه میرم پی یه کار دیگه که دوست دارم و..._این سه نقطه خیلی حرفای بیشتری داشت_
میگه خوبه.روشن فکر شدی!دگم بازی درنمیاری!
میگم نه اتفاقا یه تاریکی مطلقی فکرم رو درهم پیچیده!خودمو نمیشناسم !انگار یه بغض فرو خورده دارم...که...
سوت میزنه میگه قربون لفظ قلم حرف زدن شما...میتونم باهاتون یه عکس بگیرم؟
میگم خیرررر!
میگه با بغض فرو خوردتون چطور؟؟؟
....
اون یکی داره حرص میخوره که لباسی که فردا باید آماده تحویل معلمش بده خراب شده و انواع راه حلها رو زیر و رو میکنه برای اصلاحش...
این جغله نشسته باهر حرکت میگه آفرین!
چه جالب!
منم دوس دارم بزرگ شدم خیاط بشم!
و لباس باخنده و قربون صدقه درست میشه
و من فکری ام
خدایی گاهی به اندازه یه بچه شش ساله اصول همدلی و تشویق یه آدم شکست خورده رو نداریما!
شما هم کامل کنید یادآوری:نظرات جواب داده نمیشن تا پست تعاملی کامل بشه
تمیز کردن یه اتاق ‌که اونم خودت بهم ریختی انقدررررر سخت و وقت گیره 
پس تمیز کردن یه خونه چقدررررر سخت تره 
#نه_به_ازدواج
ینکه دخترایی که شوهر میکنن هی برای باباشون پست میذارن و قربون صدقشون میرن ،نشون میده گیر شوهراشون که میفتن ، قدر باباشونو میدونن .
لذا #نه_به_ازدواج
اگر ازدواج خوبه 
چرا تعداد استوری ها و پست هایی که متاهلا از دل گرفتگی و ناراحتی میذارن بیشتر از مجرداست؟
 امروز انقدر برام خاطره ساز شد که لحظه لحظه اش را دارم نفس میکشم ...
دوست داشتم دستت رو میگرفتم و کل خیابون ولی عصر رو با هم وجب میکردیم ... از امام زاده صالح شروع میکردیم و به جیگرکی های راه آهن ختم میکردیم ... توی راه نفس کشیدنت رو نفس میکشیدم ... نگات میکردم و قربون صدقه ات میرفتم ... بی هوا یه غنچه میزاشتم روی پیشونی ات ... بقیه نقشه هام رو لو نمیدم :))
فاش بگم که  قد تمام قطره های بارونی که امروز قبل اذان صبح به باریدن گرفت تا تمام بارون هایی که از
حیدرحیدر اولو آخرحیدر حیدرحیدر ساقی کوثرحیدرحیدرحیدر ای مظلوم فاطرحیدر حیدرفاتح خیبرحیدرافتادی در بستر زهرا بابا چشمات از اشکت شده دریا بابامیبینم چه بغضی توی صداته یا زهرا داری روی لب ها داری باباقربون دستای لرزونت بابا پر خونِ زلف پریشونت بابااشکات و پاک کن مگه زینب مُرده قربون چشمای گریونت بابا
یا علی و یا علی یا علی یا علی و یا علی یا علییا علی و یا علی یا علی یا علی و یا علی یا علیسربند زردت شده هم رنگ روت رده خون خشکه روی گوشه ابروتام
شافل رو گذاشتم روی محبوب ترین ها، پارسا هم بغلمه سرحال و خوش اخلاق. سرشو عقب میگیره و صاف وایمیسه، تا خسته میشه یهو ول میشه توی سینه ام، هزار بار قربون صدقه این گردن گرفتناش میشم. یه آهنگ قشنگ میاد، فنقلی هم توی چشمام نگاه میکنه، با هم آروم و ملیح میرقصیم. مادر و پسری قشنگ ترین و پاک ترین رقص دنیا رو باهم میریم. بهم نگاه میکنه، برام میخنده، قند توی دلم آب میشه. سعی میکنم توی ذهنم ثبت کنم، درخشش ابدی یک خاطره پاک :)
 
+ این لحظات قشنگ روزی همتون
حس خوب زندگی یعنی اینکه بدون دغدغه کنار خونوادت زندگی کنی .حس خوب زندگی یعنی صبح که از خواب پا میشی ببینی همسرت هنوز خوابه
آروم بلند بشی که باعث بیدار شدنش نشی ویه دل سیر نگاش کنی تو دلت قربون صدقش بری و انگشت اشارتو آروم بکشی رو دماغش و بعدم پتو رو که از روش رفته کنار بکشی روشو بعد بری صبونه رو آماده کنی .حس خوب زندگی یعنی صبح بلند بشی ببینی گلایی که کاشتی گل کرده و جونه زده
حس خوب زندگی یعنی یکی که اصلا انتظارشو نداشتی بهت پیام داده . همه همه ا
گریه نمی‎کنم اگراشکی نمونده تو چِشامحرفی نمی‎زنم اگرنایی نمونده تو صِدامدردی شبیه دوری نیستچاره به جز صبوری نیستدنیا برای عاشقاچیزی به جز قفس نبودآب و هواش ابری بوددلتنگیاش بس نبوددردی شبیه دوری نیستچاره به جز صبوری نیستعمرم به بی کسی گذشتخوشی برام یه خواب بودآخر این غصه کجاستپرسش بی جواب بوددردی شبیه دوری نیستچاره به جز صبوری نیستمعنی نداره فاصلهوقتی دلا پیش همنما هر دومون پیرو عشقاین دلا هم کیش همندردی شبیه دوری نیستچاره به جز صبور
دیروز صبح وقت اذان امیرعباس بیدار شد اومد رو سکو کنار من و خواهرم که رو زیر انداز بابام نشسته بودیم بابام چشاشو باز کرد عباسو دید خندید گفت بیدار شدی؟ بیا تو بغل بابا
عباسم رفت تو بغل بابام پشتشو کرد به بابام و خودشو چسبوند به سینش و گم شد تو بغلش
کوچولوووووووووی ناز
یاد بچگیام افتادم، من و داداش چهارمی بغل بابام میخوابیدیم بعد داداشم مثلا دستشو انداخته بود دور بابام و داشت قربون صدقه های شیرینه بابامو دریافت میکرد در واقع دستشو آورده بود ا
متن درادامه مطلب
این روزا پای علم---غم میزنه به دلم
شبا تا صبح میبینم---خواب حرم تاحرم
چی میشه خط نزنی---دوباره اسم منو
پاهام طلب میکنه---پیاده اومدنو
گناه این دله من---چیه که جوری شده
همه میان حرم و کارمن---فقط صبوری شده
منم باید برم به مدد امام رضا-پیاده از نجف تا به دیار عاشقا
به مرکز جنون تا برسم به کربلا
 
حسین آقام آقام- حسین آقام آقام آقام
 
آهای مسافری که---عازم این سفری
قول میدی کرببلا---اسم منم ببری
گریه ها وقتی گرفت---فضای چشم تورو
یه بارحرم ب
     گروه خانوادگی فقط اونجاش که پسر خاله میاد تبلیغ جدیدترین کسب و کارش رو میکنه و اینقدر پوستر مغازه اش رو برات توی خصوصی میفرسته که از رو میری و میذاریش وضعیت. اونوقت اون وسط پسردایی چپ و راست ویدیوی شیرین کاری هاش رو میذاره و یه عده قربون بلا میرن و یه عده تهدید و ارعاب. در این حین و بین زن دایی که تازه عزیزی رو از دست داده یه پیام یه متری در مورد برزخ یا مرگ فوروارد میکنه توی گروه. من هم که تا عکس طبیعت میذارن هی یاداوری میکنم که واسم چند تا
بسم الله الرحمن الرحیم
هر سال با اومدن 13 رجب فکر میکنم قلبم دیگه ظرفیت این همه شوق و حب و... نداشته باشه و بایسته
اما نوچ نه... این اشک و حبی که هر سال در 13 رجب برای من اتفاق میفته و من احساس میکنم چقدر سرشارم و چقدر دارم میترکم در حقیقت هیچی نیست و فقط تصوره
به یاد خطبه همام بابا ...
که همام از شنیدن عظمت اون روحش از بدنش جدا شد و دوباره به بدنش برگشت
...
من نمیدونم بابا اصلا آره من فقط یه پوسته دارم که دم از علی میزنه که اگر شکافته بشه داخلش تهی تهی ه
به حدی از خودسوزی رسیدم که هی دلم برای خودم میسوزه
قربون صدقه خودم میرم
هرچی دلم میخواد برای خودم درست میکنم
و نسبت به همه بی حس شدم اصلا برام مهم نیست دیگه کسی برام بمونه یا نه ...
حتی آدمای بی شناخت زندگی که یه روزی بودن و دیگه نیستن لیاقتشون بیشتر از این نبوده ... والا ع
خیلی خوبه که دیگه حرف زدن یا نزدنشون منو ناراحت نمیکنه و سرگرم کارای خودمم ...
خدایا ماه رمضون امسالو بهتر از پارسال کن
حالا که فکر میکنم ماه رمضون پارسال خیلی ب بود و هیچ فیضی ن
آیا ذبح گوسفند در عید قربان، برخلاف حقوق حیوانات است ولی کشتن بوقلمون در روز شکرگذاری در آمریکا خیر؟!
امروز در آمریکا روز شکرگزاری بوده و همه آمریکایی‌ها از جمله جوجه روشنفکران ایرانی ساکن اونجا دارن بوقلمون درسته کباب می‌کنن و می‌زنن به بدن. اینا همونان که عید قربون به ما گیر میدن چرا گوسفندای بیچاره رو قربانی می‌کنید؟ خون گوسفند از بوقلمون رنگین‌تره؟!
اطلاعات بیشتر: https://fa.wikipedia.org/wiki/
جدی شرط میبندم اینقدر تفکرت مسخرس که فکر کردی داستان لولیتا رو من از خودم در آوردم و آینده رابطه مونو گفتم یا با تخیل خودت حس کردی که آینده رابطه مون قراره اونطوری بشه.
خب مطمئن باش اونطوری نمیشه آقای بکن در رو.
برام مهم نیس که چقدر میتونی سکسی بشی.
خیلی عوضی هستی و نمیدونی چقدر به من زجر دادی با نبودنت.
چه احمقانه فکر میکردم رابطه ای که ارزش داره میتونه پایدار باشه یا کلا ارزش نداشته

بچه ها ممنون که وقت میذارین و نوشته های من رو میخونید. 
در و
دوستم چند دست ( ده دوازده دست !!!) لباس مجلسی نو داشت گفت برام بذار تو دیوار ببینم فروش میره ... یکی یکی لباس رو چیدیم رو مبل عکس گرفتیم فرستادیم... 
تا دلتون بخواد اقایون باهاش تماس گرفتن گفتن عکس از لباس تو تنت بفرست ببینیم!!!!!!!!!
بگذریم که هر روزم ده نفر زنگ میزنن قربون صدقه ش میرن!!
اخه چرا؟!
واقعا چرا؟!
یه اقایی زنگ زده میگه دامنه دقیقا تا کجای زانوئه؟! بالای زانو؟؟ زیر باسن؟! 
واقعا مونده بودیم جفتمون !!
زنگ زده میگه تو رو شادی روح امواتت برو پاک
گفت تمام این سالهایی که همسرش بودم حتی منو یکبار نبوسیده یا قربون صدقه م نرفته. ولی وقتی که داره با رفقای کوهش یا همکارهاش حرف میزنه با خودم میگم کاش منم یکی از همین خانومهای گذری زندگیش بودم و این همه محبت ازش می دیدم.
گفت گاهی عکس یکی از همکارهاش یا دوستاش رو نشون میده میگه نگاهش کن  چه هیکل و صورتی داره.
گفت بهم میگه من فقط با تو بداخلاقم. این یعنی اخلاقم تقصیر تو هست که بده. ببین چقدر بقیه زنها رو دوست دارم؛ قبول کن تو یه عیبی داری...
گفت وقت
کنارش خودت باشی درست مثل وقتی که رژت پاک شده و اون بگه ناز ترین دختری هستی که وجود داره.
حتی وقتی استرس حال بدت رو داشتی و میتونستی توی خونه استراحت کنی ولی به عشقش اومدی که ببینیش چون دلت براش پر میکشید.
وقتی بعد از 2 ماه و نیم دیدیش قربون قد و بالاش بری و بهش ببالی.
دستتو ببوسه و قند تو دلت آب شه واسه این حرکتش. 
کنارت حالم خوبه کنارت خود خودمم کنارت امنیت دارم کنارت آزادم منو با همه چیزی که هستم و قبول دارم قبول داری و مطمئن باش قدرتو میدونم از
ولادت اربابه - این دل من بی‌تابه / ذکر لبم شد حالا - ثارالله
ثارالله (2)

مست و غزل‌خونم من - شبیه مجنونم من / که اومده به دنیا - ثارالله
ثارالله (2)

ولادت اربابه / دل من بی‌تابه / وقت شوره حالا / عاشقا بسم الله /

چاره‌ی درد من / این دل سرد من / خوندن از آقامه 2

به نام نامی عشق / تویی حامی عشق / هرکی این رو گفته / به خدا دُر
سفته /

هرکسی هرهفته / کربلا نرفته / به خدا ناکامه 2

منو ببر به حرمت آقاجون - فدای لطف و کرمت آقاجون

تموم ماه‌ها یه طرف اربابم - عشق منه
برادرشوهر داره میره سربازی، و مادرشوهر مثل اسفند رو آتیش از نگرانی داره بالا و پایین میپره...و من مدام رجز میخونم که پسر باید بره سربازی و مرد بشه، باید سختی بکشه، باید فلان و بهمان بشه...اما دارم به این فکر میکنم که وقتی علی کوچولوم برا خودش مرد رشیدی شد، عاطفه ی مادریم اجازه میده که پسر دسته گلم بره دیار غربت و یه کچل سیاه سوخته برگرده یا نه!
 
پ.ن1: ینی فقط یه مادر میتونه در اثنای سربازی، قربون صدقه ی اون ته دیگای جزغاله بره!پ.ن2: حضرت آقا داشت ت
این روزها بیش از هر زمان دیگه ای حس می کنم، حرف، نزدنش از زدنش، دلچسب تره
گاهی اوقات پر از واژه و تعریفم. پر از فریاد.. اما دلم نمیخواد حتی زبونم و برای ادای یک کلمه ی جزئی به زحمت بندازم
به خودم میگم این همه گفتی به کجا رسید؟ این همه بار غم و غصه ت و ریختی رو سر اعضای بی گناه بدنت.. آخرش چی شد؟
بذار دیگه از این به بعد یه نفس راحت بکشن
بعد یادم میاد اینجا هست
یادم میاد اومدم اینجا که هرچی بغض و ناله و فریاد دارم خالی کنم اینجا
اینجا خوبه
اینجا برای خ
سال تولید : ۲۰۱۸
محصول : هند
ژانر : درام | عاشقانه
امتیاز IMDB از ۱۰ : ۷٫۶
کیفیت : Web-dl 720p
کارگردان : Shoojit Sircar
ستارگان : Varun Dhawan,Banita Sandhu,Gitanjali Rao
خلاصه فیلم : دن مردی ۲۱ ساله است که تمام لحظات زندگی بی دردسرش را کنار دوستان و همکارانش میگذراند، زندگی به همین منوال پیش میرود تا اینکه دست روزگار سرنوشت دن را به دختری به نام شیلی پیوند میزند و این ماجرا شروعی بر دوران عاشقانه های آنهاست و…
ادامه مطلب
*این روزها شبها تا دیر وقت بیدارم 
*صبح زود بیدارم و بعد می خوابم تا لنگ ظهر ( ساعت 9.5 تا 10 )
*بدو بدو اشپزخونه نهار شستن ظرف و بعد این وسط پوشک هم عوض می کنم - به جان خودم دستهام رو می شورم -
*اوووووووووووووه چه پوشک گرون شده ما که نداریم پمپرز ببندیم به دخمله همین مای بیبی 40 تایی هم از 16 رسیده به 22  هزار 
*آسمان تازه یاد گرفته به قربون صدقه رفتن هامون واکنش نشون بده و با دهن بی دندونش بخنده البته نه همیشه بیشتر صبح های زود که اون حال داره و من با چشم
چن تا عکس انیمه دختر خیلی خوشگل 
حتما بقیه عکس های انیمه ای دخترانه شاد رو ببینید
این روزا هوای تهران گهگاهی بارونی هست
من عاشق بارونم 
اینکه همه درختا و خیابونا خیس بشه 
هوا مطبوع و دلپذیر میشه
برای عاشقا که خیلی خوب میشه 
چن تا عکس انیمه براتون میزارم دلتون شاد بشه

ادامه مطلب
*«امشب در دل نوری دارم...»
اولین شبی که مادر «شیخ‌فضل‌الله‌نوری فهمید بارداره!!
 ~~~~~~~~~~
*ﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺎ ﻧﻨﻦ ﻣﻦ ﺭﺩ ﺷﻢ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻃﺎﻫﺮ ﻋﺮﺎﻥ !
~~~~~~~~~~
*نه داداش چک قبول نمیکنم
سردار نقدی
 ~~~~~~~~~~
*بسه دیگه یکم چرت و پرت بگو بخندیم...
همسر اقای اندرزگو
  ~~~~~~~~~~
*نهههه،من این رنگیشو نمیخواستم
مادر خواجه نصیرالدین طوسی بعد از زایمان
             ~~~~~~~~~~
*کاش چوبی بودی....
همسر حمید استیلیییی
   ~~~~~~~~~~
*قربون آقامون برم که هرچى چای میریزه تفاله نداره
همس
1. یک رقابت عجیبی بین فامیلامون به جریان افتاده، به این صورت که میخوان نشون بدن این دوران قرنطینه چه قدر براشون مفید بوده و چه کارایی رو به انجام رسوندن.
یعنی هی غذا و شیرینی میپزن و بافتنی میبافن و بعد عکسش رو میذارن توی گروه خانوادگی.
بعد هم هی قربون صدقه دستان هنرمند همدیگه میرن:)
الان کار به جایی رسیده که دیگه مرحله به مرحله از فرآیند کار عکس و فیلم میگیرن. دیشب ته تغاری داشت یه کیک ترکیه ای درست میکرد به اسم «روانی»!! و از منم بیگاری میکشید.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.




















دریافتمدت زمان: 2 دقیقه 51 ثانیه
هوالرئوف الرحیم
ماشین صافکاری بود. داداش اینها هم سر تولد مامان مدل ویروس کرونا باهامون برخورد کرده بودن. داداش رضا هم که پیچوندمون و قربون رضا برم که پشتم بود و دستم رو گرفت و رضوان و فسقل در دست با اتوبوس و مترو راهی راهپیمایی شدیم.
به جرئت می تونم بگم بهترین راهپیمایی تاهلم بود. خوش گذشت. خیلی. مخصوصا که خدا دلی بهم داد تا تکبیر بگم و دل چند نفرم شاد کردم. 
الهی شکر.
 
 
 
 
خدایا کمک پلیز که وقت وقتش ساکت نباشم و خوب حرف بزنم.
دلم گرفته دیگه. 
مثلاً واسطه‌گری کردی، دوندگی کردی، که کار بهش بدن، که ازدواج کنه؛ بعدش که همه چی خوب شد، ازش خواستی که یه وام از حسابش برات برداره و خودت پرداخت کنی؛ اونقدر اخم کنه که زنگ بزنی بهش بگی دیگه نمیخوام جور شده پول. 
مثلا تمام پس اندازتو بدی پول پیش خونه، هنوز ولی کار ثابت پیدا نکرده باشی،فقط به اندازه‌ی خورد و خوراکت در بیاری، بعدش برن دورهمی و حتی بهت زنگ نزنن خبر بدن که منتظرشون نشی ناهار بیان خونه. 
مثلاً خواهر و برادرات باشن
سلام :)
آیه عروس می شود
دست و جیغ و هوراا !!
 29 /9/ 1397 یه جشن عقد کوچولو محضری گرفتیم 
دو ماه قبلشم که با جریانات عجیب و غریب خواستگاری گذشت
خواستم دلیل غیبت این چند وقتمو بدونید
و به بزرگواری خودتون ببخشید :)
این چند وقت، هم بهترین روز های زندگیم بود و هم سخت ترین روز ها
خیلییی اتفاقات افتاد
شاید روزی سر فرصت براتون تعریف کردم
الان خداروشکر خوبه
من نشستم تو بغل کولر و فنجون چایی بغل دستم
و صدای مامانم که داره قربون صدقه ی زن داداش و نی نی تو شکم
پیرمرد قبلا سیگارش که تمام میشد از ته حلقش خلط سفت و سبزی روی زمین می انداخت. حالا بعد از هر دو کام محکمی که میگیرد، خلط سفت و محکمی به زمین تف میکند و سیگار با سیگار روشن میکند. 
همانطور که سرش را در میان انبوه دود میدیدم گفت: دیگه حتی حاج خانم هم نزدیکم نمیاد. راضی به مرگم شده پدرسوخته! هرچی میگم بیا نازت کنم، بوست کنم، قربون صدقه ات برم، نمیاد، میگه بخوره تو سرت. به من چه؟ من چکاره ام؟
همین چهارکلام حرفی که زد، به سرفه افتاد و مجبور شد پشت سر ه
با سلام، خسته نباشید
میخواستم بدونم در دوران نامزدی و روابط عاشقانه (نه جنسی) چه نوع بازی هایی انجام داده اید که به نوعی غیر مستقیم ابراز علاقه به طرف مقابل باشد؟
یک مثال میزنم تا شاید متوجه منظور من بشوید؛
یک بازی بامزه ای که امتحانش کردم بدین شکل بود که چند کلمه بی ربط نوشته می شد مثلا ده تا کلمه که ربطی به هم نداشتند. اما اولین حرف کلمات رو وقتی میذاشتی کنار هم می شد مثلا جمله دوستت دارم. این طور بازی های بامزه اگر می شناسید یا خودتان امتحان
۱. دلم میخواد همه دامنامو اویزون کنم جلوی چشمم و هی قربون صدقه شون برم...
یاسی براق....یشمی سنتی...گل بهی حریر...سورمه ای کوتاه...
سفید گل دار...سورمه ای گلدار....سبز گیپور...
توی دلم مونده که چرا یه سبز علفی براق هم نخریدم؟
چرا یه قرمز گیپور هم نخریدم؟
۲. تابستونه و باید هدف یخچال پاک کنی و تموم کردن خوراکیهای این یه سال رو در پی داشته باشم در تمامی روزها....
میشد با چایی دم افطار حلوا خورد اما از شوق اینکه شنیدم قند پیدا شده تو یکی از فروشگاها بدو رفتم ق
یه دختره میاد کتابخونه چند روزه از من کوچیک تره و انسانیه.
ازدواج کرده! امروز همسرش بهش زنگ زد جوابشو داد منم شنیدم حرفاشو. یه لحظه دلم خواست کاش منم یکی رو داشتم بهم زنگ میزد. قربون صدقم میرفت و با شنیدن حرفاش انرژی میگرفتم. حقیقتش دلم خواست یکی رو میداشتم خودمو توی آغوشش جا میکردم و یادم میرفت هرچی هست و نیست رو. بهم میگفت چرا موهاتو کوتاه میکنی! چرا ناخناتو نمیذاری بلند بشه! چرا کم حرف شدی! چرا موهات دارن سفید میشن! چرا به فکر خودت نیستی! کاش
آهنگ همسفر مسعود صادقلو
دانلود آهنگ زیبا و فوق العاده ♪ همسفر ♪ با صدای ♪ مسعود صادقلو ♪
 
متن آهنگ همسفر مسعود صادقلو
درگیر چشماته چشام
♪ ♥‿♥ ♪
منم از دنیا همینو میخام
♪ ♥‿♥ ♪
عشقمون داره میرسه به سال
♪ ♥‿♥ ♪
شدیم برا همه عاشقا مثال
♪ ♥‿♥ ♪
نگاه از هم بر نمیداریم
♪ ♥‿♥ ♪
همو داریم یه سرمایه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
واسه حرف از برنامه داریم
♪ ♥‿♥ ♪
گرمیم حتی تو زمستونو پاییز
♪ ♥‿♥ ♪
نیمه ی منه این همه بدونن
♪ ♥‿♥ ♪
هر چی میخونم واسه
عمه الان زنگ‌ زد هماهنگ کنه خونه باشم که ساعت و برام بفرسته. بهش گفتم یادتون رفته به خاطر شاهکار اخیرام تا اطلاع ثانوی دیگه هرروز این ساعت خونه ام؟ (:(
دیگه خدا می دونه از پشت تلفن بازم چقد تشکر کردمو قربون صدقه اش رفتم...واقعا اگه نبود بدبخت می شدم.
+ وای شیش میلیون بدهی رو کجای دلم بذارم؟! :((( تا تابستون دیگه یه پفکم نمی خرم...همه رو پس از انداز می‌کنم:)) جون خودم -_-
++ خدایا کمک کن من دیگه از این غلطای زیادی نکنم://
بارون میاد . سیل آسا و گاهی هم ریز ریز . هوا سرده . 
تو اینا رو میدونی چون همینجایی . خیلی نزدیک اما دور ...
من عاشق بارونم . تو بیزار از بارون .
من عاشق تنهایی ام . تو بیزار از تنهایی .
من یه قهوه خور قهارم . ندیدم و نشنیدم که قهوه بخوری .
من فلسفه رو دوست دارم . تو زندگی رو . 
من بودن ات را هر جور که خواستی خواستم . تو نبودنم را به هر قیمتی خواستی . به هر قیمتی !
نمیدونم ما چه ربطی به هم داریم که اینجوری اسیر هم شدیم .
ظاهرا تو اونجا و من اینجا .
ظاهرا کلی جاد
به نام خدایی که جانم در دست اوست  
همراهان دوست داشتنی من سلااااام ❣️ امیدوارم که حال جسم و روحتون خوب باشه❣️
یه روز یه مادری به بچش میگه قربون چشمای بادومیت برم و بچه لوس مامان میگه من بادوم میخوام. 
این بچه لوس مصداق ما بنده هاست. خدا به فرشته هاش دستور داد به آدم سجده کنین. همه سجده کردند جز ابلیس که از دستور خدا سرپیچی کرد. خدا در کتاب هدایتش میگه من بهت قدرت میدم که تو بشی اشرف مخلوقات من. من بهت ثروت میدم، حیات میدم، برتری میدم و.... باعث ش
 « متن سرود مدافعان حرم »
ای شهیدان ای شهیدان عزت ما از شماای غیوران حسینی غیرت ما از شماپاسبان خیمه های زینبید و جان به کفدر ره یاری حق بازو به بازو صف به صفآبروی ما از شهیدان استزنده این خاک از خون یاران استپر زبختی ها خاک ایران استاین امنیت از برکت خون حسینی هاستراه خمینی وارث خونهای عاشوراستبه خدا که ای شهیدان همه چون دو نور عینیدهمه عاشقا فداتون که فدایی حسینیدفاطمیون شد مرکز دلهامادرم زهرا نقش پرچم هاوعده گاه ما مسجد القصیما با شهیدا
بابای من خیلی آدم بروز ابراز علاقه و احساسات نیست و کلا خانواده‌ی پدریم اکثرا همینجور هستن‌. مثلا من هیچوقت ندیدم عمه‌م دختر عمه‌هام رو بعد از یه سن خاصی بوس کنه و اوج ابراز علاقه‌شون با بچه‌های خیلی کوچیک و مثلا زیر پنج سال و ایناست. نه اینکه بی‌احساس باشن، فقط نمی‌تونن بروزش بدن؛ کلا یه رابطه‌ی پیچیده‌ی خاصی بین من و بابام برقراره که مثلا قربون صدقه‌ی هم نمیریم یا با کلمات نمیگیم " دوست دارم" ولی با اینحال باهم شوخی میکنیم و حتی شاید
یارحمان 
میخوام بنویسم از شما ، از شمایی که این هفته گمونم دوشنبه بود که یادتون افتادم 
و اشک ریختم ... مداحی گوش دادم و قطره قطره هایی که منو عاشق تر از قبل می کرد 
من بودم و خاطراتی که منو برد تا کربلا ... 
منو برد تا اوج آسمون 
یادته چند سال پیش بهت گفتم امام حسین علیه السلام من نمیفهمم چرا بعضیا از غمت اینقدر تو سر خودشون میزنن 
من هنوز نشناختمت هنوز انگار نفهمیدم دارم برای کی سینه میزنم ؟ 
یادته ؟ بعد بهت گفتم میشه خودت عاشقم کنی ؟ میشه خودت
پسربچه ده دوازده ساله گوشه پیراهنم را گرفته و رها نمیکند. با التماس میگوید:عمو،عمو، تو رو خدا کمک کن، گرسنه ام...
من از زیر کتاب و دفترها کمی نان و کلوچه و شکلات پیدا کردم و به پسربچه تعارف کردم. با خیره سری از دستم گرفت و زیر پا له کرد. با تحکم گفت: عمو، پول بده، خودم هرچی بخوام بخرم. پول بده. عمو، عمو...
من واقعا موجود خویشتنداری ام. وگرنه میخواستم بگویم: عمو ننته! هفت جد و آبائته!
+هیچ کاری به گرونی و نفت و دلار و طلا و فلان فلان فلانمون ندارم. اون ب
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.






param name="AutoStart" value="False">













دریافتحجم: 4.43 مگابایت

متن آهنگ:
 

تو عاشق نبودی
که درد دل عاشقا رو بفهمی
تو بارون
نموندی
همگروهی سابقم مجتبی داره برای امتحان دستیاری میخونه.امروز ویس فرستاده به همون سبک خودش که واااای گلی دلم برات اقد شده توله:/...میگم خوب میخونی?میگه اره بابا روزی دو ساعت رو میخونم دیگه:/
میگم پولداری و ماشین فلان و خونه مستقل و دوست دخترای فراوون به هرحال وقت آدمو میگیرن دیگه،میگه آ قربون دختر چیز فهم:))))
میگم مجتبی تو که دستت به دهنت میرسه،منم که دختر با کمالاتی ام خب لامصب چشماتو باز کن.خرج از تو درس خوندن از من...میگه ***(قابل پخش نیست متاسفانه
نگاهی به نقاشی جای دستهامون، خطوط کج و معوج و نقاشی‌های زیبایی که روی دیواریه‌ی حمام کشیده بودیم، افتاد وباعث شد لبخند ثابتی گوشه‌ی لبم بنشینه.
چون راحت نبودم بالا حمام کنم، محسن اینجا رو برام درست کرده بود، قربون دل مهربونش برم.
تنی به آب زدم، غرق لذت شدم، حس خیلی خوبی داشتم، آب خستگیم رو شست.
به اتاقم برگشتم، کمی سرد بود درحالی‌که با حوله موهام رو خشک می‌کردم با اون دستم لبه‌ی پرده روگرفتم، پرده رو دور تخت و بخاری کشیدم که گرماش بیرون ن
بچه بودیم...
توی فیلم پدر سالار، اسدالله خان خواب بود و یه خواب دید و عرق کرده از خواب پرید و فریاد زد یا ابوالفضل...
من تا مدتها ادای اسدالله خان رو وقت خواب درمیاوردم و مامانم قربون دست و پای بلوری دختر بانمکش میرفت...
حالا هر روز یا حداقل هر هفته قصه من همین شده...
هفته پیش وسط هال خونه خواب بودم که بیدارم کردن...همه گفتن داشتی داد میزدی...اره...داشتم داد میزدم که یه نفر یه نامه ای رو بهم بده و نمیداد...
دیروز هم کلی خواب دیدم و هر بار از خواب پریدم...
[مادربزرگ با جدیت قربوت صدقه ی نوه اش میره که بستری NICU هست و من میرم برای معاینه ی نوزاد]من:اه اه اه این دختر زشتت دیگه قربون صدقه هم داره?:))
مادربزرگ:زشت خودتی،دخترم به این خوشگلی!!
من:نه نیگا دماغشو چقدر بزرگه...موهاشو...وای چقدر زشته!!
مادربزرگ:هرچی باشه دخترم از تو خوشگل تره حسود خانم!!
من:اصلنم...دختر زشتت به خودت رفته و زشت شده!
مادربزرگ:بذار دخملم مرخص بشه میگم بیاد حالتو بگیره!
و این مکالمه تا مدتها کش میاد و ما انقدر میخندیم که من یادم میره
میگن یکی از بالاترین لذتهای بهشت، دیدار مومنان با همدیگه است. 
تو چندتا آیه از قرآن داریم که "علی سررٍ متقابلین" یا "علی سررٍ مصفوفه" 
: بهشتیان روی تختهایی روبروی هم میشینن...
اصلا انگار نگاه به هم میکنن و کیف میکنن. فقط ذات همین نگاه کردن خودش یکی از لذتهای بزرگ بهشته. صحبت کردن باهم که دیگه لذت بالاتره
 
یه وجه نازلتر همین موضوع هم توی دنیا هست. برای دیدار مومنان هم چنین لذتی وجود داره. و همینه که ما آدما وقتی کسی رو دوست داریم، دلمون برا هم تن
قسمت اول:
صبح چشامو باز کردم و یه خمیازه کشیدم یه حرکت کششی انجام دادم و به بدنم یه قوس دادم و بالهامو کشیدم و کامل بازشون کردم...چه کیفی میده...صبح زود بود هنوز و خورشید خانم تازه سلام دوستی فرستاده بوداز لبه پرچین نگاهی بهش انداختم و بهش لبخند زدمیه جوری نورش به صورتم تابید که فهمیدم وقت حموم کردنهپر زدم و رفتم لب دیوار نشستمنگاهی به حیاط انداختم و دیدم کسی نیست... مخصوصا پرویز این پرویز کوچولوعه شیطون همیشه دنبال این بود که منو بگیره...پر دی
نگارِ مامان ! 
امروز از صبح داشتم توی دلم باهات حرف میزدم.آره .... تو دلم قربون صدقه ت میرم،به فکرتم با اینکه هنوز توی بغلم نیستی.با فکرت لبخند میزنم.حتی امروز نتونستم با دیدن اون عروسکِ دلبرِ پشت ویترین،مقاومت کنم.عروسک با چشمای خوشگل و لپ های قرمزش به من خیره شد و گفت من برای نگارم !
لبخند زدم.رفتم داخل فروشگاه و خریدمش.برای تو..

نگارم ..گاهی مثلِ حالا ،،که با همه ی وجودم آرزوی داشتنت را دارم؛از بی رحمی دنیا میترسم و دلم برای معصومیت تو میگیرد
هر روز که از اداره برمیگردم ، تنها ذوقم یرای اینه که برسم به یکس از کوچه های محل و ازش عبور کنم ، کوچه ای که هر روز چند تا یچه 7-8 ساله فوتبال بازی میکنن
نمیدونید چه لذتی دازه وقتی میبینید باهم کل کل میکندد.. دروازه بان کوچولویی که به خودش میگه بیرانوند و همیشه با کلی انگیزه از دروازه تیمش که همون در حیاط خونشون هست محافظت میکنه 
یا شاید جهانبخش کوچولویی که هر بار پنالتی میزنه دروازه بان کوچک توپش رو میگیره ، جهانبخش کوچک هم داد میزنه که قبول نی
هر روز که از اداره برمیگردم ، تنها ذوقم یرای اینه که برسم به یکس از کوچه های محل و ازش عبور کنم ، کوچه ای که هر روز چند تا یچه 7-8 ساله فوتبال بازی میکنن
نمیدونید چه لذتی دازه وقتی میبینید باهم کل کل میکندد.. دروازه بان کوچولویی که به خودش میگه بیرانوند و همیشه با کلی انگیزه از دروازه تیمش که همون در حیاط خونشون هست محافظت میکنه 
یا شاید جهانبخش کوچولویی که هر بار پنالتی میزنه دروازه بان کوچک توپش رو میگیره ، جهانبخش کوچک هم داد میزنه که قبول نی
گل های باغ زندگی و مخاطبان جانم! یه بار قبلا پرسیدم، الانم تکرار میکنم. 
نه تنها با قالب که با چیزهای دیگه هم، مشکلی دارین؟ چیزی اذیت تون نمیکنه؟ 
پی نوشت: 
چیزهای دیگه: یه دو دست از اون پیژامه راه راه آبی سفیدم قایم کرده بودم زیر طاقچه، یلدا جون تو راحتی توشون؟ پری تو چطو؟ 
یه مشت پسته و فندق تو اون گنجه ی زیر هدر هست؟ نل نلا؟ قربون قدت مادر! خوردیشون؟ بو نا نگرفته بودن که؟ عشق خودتی به مولا! مخاطب خودتی به علی! 
یه شمشیر و شلوار قرمز اتیشی مخصو
میگن به جای استفاده از داروی افسردگی، هشت نفر رو توی روز بغل کنین اکسی توسین خونتون بیاد بالا.
من به جای هشت نفر یه نفرو هر ساعت هر روز بغل می کنم!. کسی که نیم وجب قدش و یک کیلومتر زبون داره!!. مصداق همون فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.. داروی ضد افسردگی؟! خنده هاش، لپاش، نگاش، دستاش، بغلاش، حرفاش...  .
+شب امتحان ریاضی پایان سال-راهنماییم! دومین نوه ی خونوادمون به دنیا اومد. نه ماه تمام به شکم زن داداشم نگاه می کردم و با چشمام التماس می کردم: دخ
زهرا جان سلام
بابا جان دیشب "دادا"  هم نتوانست  نقش بازی کند و دلتنگی هایش را برای تو پشت شیطنت و بازی کودکانه پنهان کند. بغضش ترکید و تو را خواست. حتما می دانی!
"ماما"  داشت تختخواب را مرتب می کرد. بالشت تو را گذاشته بود روی تخت که دادا آمده بود و پرسیده بود: این بالشت منه؟  "ماما" گفته بود: نه مال زهرا جونه.ببین روش لک داره. "دادا" هم بغلش کرده بود و هی بوسیدش و مثل همیشه که الکی بوس میده و قربون صدقه میره  قربون صدقه ات رفت و یک دفعه بغش ترکید. دیگه
نمی‌دونم فقط من اینطوری ام یا بقیه آدم ها هم وقتی میرن خونه یه بزرگتر همین حس رو دارن اونجا هرچقدرم نوساز باشه بازم حال و هوای روزهای بی دغدغه کودکی رو داره و بوی اون روزا رو میده ؛ روزهایی که با ث و ن ز غوغای جهان فارغ بودیم و فقط از ته  دل میخندیدیم و مربای مامان جون پز می‌خوردیم روزهایی که ن که از من و ث یک سال بزرگتر بود یواشکی بهمون میگفت دوست داره عروس بشه و من و ث بهش میخندیدیم . اونجا خودم رو واسه خاله ها لوس میکنم و اونا هم قربون صدقه قد
 من مخالف ضرب المثل های زبانمان نیستم و برای مثال در مقدمه این مطلب بگم:  اول یه سوزن به خودت بزن بعد یه جوالدوز به دیگری
 یا دیگ به دیگ میگه روت سیاه
 و از این دست مثل ها
خطاب به اونایی که همیشه تا سوسک میبینن هفت تا سوراخ قایم میشن و تهوع میگیرن.
 این ضرب المثل ها به ایجاد تنفر و تمسخر نیز کمک می کنند و جای افتخار ندارند:
 سوسکه بچه اش از دیوار بالا میرفت،می گفت قربون دست و پای بلوریت
 از گذاشتن تصویر به دلیل ایجاد تهوع معذورم 
نفرت و کثیفی ان
متن ترانه سعید تالشی به نام عاشقیم

فقط از به ت فکر بکردیمهجز اشتع کسیم نیهعم حس اول و آخریهژون آمب...اشتع مسته چمی‌کابمندیمه چم به راهچنه عاشقانه‌یه عم هوا(( دل ترا پر گته ، چمن نومر گتهاشتع جانی قربون ، نفسنر ته‌تهاز اشتع عاشقیم ، از ترا لایقیماگر ت دریایشه ، ازنی ساحلیم ))ت هویشه کنچمن دلی به ت پیسته ای عمرهت هویشه کنخوروستنه بمنر جواب دوعهیندنه بسیعم زندگی چاک‌تر وج آکرمامه بسیچمه رابطه خاص‌تر آکرم
 
منبع : سایت نکست وان موزیک
 
 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها